جمعه، اردیبهشت ۰۱، ۱۴۰۲

معنی لغوی نام کُرد

وقتی نام سجاوند (سکاوند) در جنوب شرقی افغانستان را بررسی میکردم به نظر روشنی در باب منشأ نام سکا و کُرد در معنی نیرومند رسیدم که با نظرهای پیشین که در این باب داشتم (توتم بزکوهی و مار، چوپان)، بالکّل متفاوت است. آن چه برخی دیگر به طور جسته و گریخته در این باب گفته اند، در اینجا با هم هماهنگ شده اند. سررشته با این بررسی پدیدار شد:
معنی نام ولایت لَوکر و مرکز آن (سکاوند)
نام ولایت لوکر افغانستان به معنی محل ستبر می باشد (ترکیب «لوک»: ستبر و پسوند ملکی «رَ» یا «اَرَ»):
lok: logh: rough
ra: possession sign
लूक्ष adj. lUkSa (lukha) rough
लोग m. loga lump[of clay]
आर्य m. Arya owner
نام مرکز کهن سجاوند آنجا به معنی محل دارای نیرومندی و نام مرکز کنونی آن، پلی علم هم برگرفته از پلب اَلم (دارای فراوانی) به نظر می رسد:
शचते{शच्} verb sachate[sach] be strong
प्रबलम् indecl. prabalam (plabalam) greatly
نام سجاوند را به صورت سکاوند هم آورده اند، اگر این دو صورت با برداشت فوق با هم مرتبط باشند، نامهای سکا و سکیت و تور مترادف هم به معنی پهلوان بوده اند:
sacha/sachate: strong
तुर adj. tura strong
بی جهت نیست که طبق هرودوت، سکاها (تورانیان) خود را اولاد هراکلس (اسکیث، تور شاهنامه) معرفی میکرده اند.
همین موضوع به نوبهٔ خود سر رشتهٔ نام کُرد را به دست میدهد:
چون بر این اساس نام کُرد (کورتی، گُرد) نیز می تواند از نام سکاییان کردستان اخذ شده باشد:
कृत्व्य adj. kRtvya strong
نامهای کُردان سوران (پهلوان) و کُرمانج (دلیر) نیز با آن مرتبط به نظر می رسند:
Śūra (शूर) refers to “heroic (people)”. athlete.
कूर adj. kUra hard hearted
मनु m. manu man
عنوان معرّب قهرمان (کهرمان) هم در رابطه با این معنی است:
khara: (adj.) rough; hard; sharp.
मनु m. manu man
واژهٔ آسوری کَردو نیز در این رابطه برگرفته از زبانهای هندوایرانی به نظر می رسد:
qardu : [Moral life → Quality] valiant, heroic, brave, courageous, gallant;
چون استرابون در کتاب ۱۵ بند هفدهم می گوید:
«جوانان پارسی را چنان تربیت می کنند که در سرما و گرما و بارندگی بردبار و ورزیده باشند. شب در هوای آزاد به حشم داری بپردازند و میوه جنگلی مثل بلوط و… بخورند این ها را کردک kardak گویند. مردم کردک از غارت زندگی می کنند و کردا به معنی دلیر است… از اینجا معلوم می شود که جوانان دلیر و آزموده پارسی را کردک می گفته اند که همان کردوک و کرد باشد تفاوت نژادی قائل نبوده اند، ملاک کرد شدن را دلیر بودن و پر طاقت شده می دانسته اند و این قسم استعمال لفظ کرد مناسبت آن را با گرد به معنی پهلوان تأیید می کند.»
شرف خان بدلیسی مورّخ متفکر کردستان نیز در مورد معنی نام کُرد همین نظر را داشته است: «واژه کُرد به معنی مرد جنگی دلیر؛ مرد شمشیرزن و مرد دلاور است.»

هیچ نظری موجود نیست: