جمعه، فروردین ۱۴، ۱۳۹۴
مطابقت کاوۀ آهنگر اساطیری با اوگبارو تاریخی
دیاکونوف در تاریخ ماد صفحه ٣٨٧ می نویسد: بنا به کتسیاس، "کوروش زمانی که از طرف ایشتوویگو (آستیاگ) به سفارت نزد پیشوای کادوسیان (آترادات پیشوای مردان تاریخی/اساطیری؟) رفته بود، به اویبار، مهتر اسبان که پیش از آن بردۀ مردی مادی بود، بر خورد کرد. صاحب اویبار وی را به خاطر خطایی سخت زده بود و اویبار کوروش را بر انگیخت که توطئه ای به چیند و قدرت را از دست مادیها بیرون آورد و به پارسیان به سپارد". سیمای افسانه ای اویبار که مجعولات فراوان به وی نسبت داده اند ظاهراً در تاریخ نسخه اصلی دارد و همان اوگبارو است که در تاریخ بابلی نابونید نامش مذکور است و سردار کوروش بوده و به امر او بابل را در سال ٥٣٨ پیش از میلاد تسخیر کرد و اندکی بعد از آن در گذشت.
نامهای تاریخی و اساطیری اوگبارو (به سانسکریت "ایوگَ- بَرَayuga-bara، فراهم کننده مواد آهنی)، اویبار (به اوستایی و سانسکریتی اَیو-بَرَayo-bara ، فراهم کننده آهن)، آهیگر کتاب توراتی توویت (آیو-گر/آهنگر به ظاهر آهی-گر/مسافرت کننده)، ایواز اسطورۀ آذری کواوغلو (اَیوزایه، دارای جنگ افزار آهنین) نشانگر آن هستند که از کاوۀ آهنگر اساطیری (آهنگر پادشاهی) در اسطوره کوروش (فریدون) و ضحاک (آستیاگ/نابونید) همانا سردار فاتح بابل کوروش، اوگبارو (اویبار) مراد بوده است.
هیئت گوبریای نام اوگبارو را نیز با توجه واژۀ گُو آذری و گوgu سانسکریت یعنی اخگر و پرتو روشنایی می توان به معنی فراهم کننده جرقه آتش گرفت. این معنی نام آترادات نیز میگردد که در نزد کتسیاس در ارتباط با نام اویبار (آهنگر) پدر و حامی کوروش به شمار رفته و تا به حال تصور من این بوده است که وی با آترادات (مخلوق آتش) پیشوای آماردان و کادوسیان (داتام کادوسی، آذربرزین، رستم و سام سگسارستانی/کاسپیانی) مشتبه شده است. اگر منظور از گوتیان در رابطه با اوگبارو همان مردان (آماردان) نباشد این نظر قدیمی من هنوز درست است و قهرمانی جدید با قهرمان هم نام بزرگ قدیمی را یکی کرده اند. از سوی دیگر خود نام اوگبارو نیز از سوی به صورت یوگَ-برو yuga -bara در سانسکریت به معنی فراهم کننده آتش می باشد. حتی نام آهیگر کتاب توویت را نیز میشود از ریشه آهی سانسکریت (به معنی خورشید و درخشندگی) به معنی اخگر گرفت.
در کوروشنامه گزنفون، گوبریاس (سردار پسر کشته شده به دست پادشاه سوریانی ها) از سوریان ها به شمار آمده است که در واقع منظور مادهای سور-ری-ان (محکم سخنگویان کیمری کردستان و کپادوکیه، ستروخاتیان مادی) است. این نیز گواهی بر اهل ماد/سرزمین گوتی بودن گوبریاس است. از اینجا نام آترادات پیشوای مردان [داتام کادوسی و رستم تور گیلی و آذربرزین جنگنده با دیوان دژ بهمن (آشوریان)] قهرمان رهایی بخش عهد خشثریتی (کیکاوس) از گوبریاس متمایز میگردد. نام گئوبروه (گوبریاس) را به معنی چوپان و نگهبان گله گرفته اند که با عنوان مهتری اوگبارو (اویبار) همخوانی دارد. بر این پایه اوگبارو را میشود در اساس به معنی چوپان و گله دار خوب (هوگبارو) گرفت.
در مورد مکان فرمانروایی اوگبارو (گوبریا) گفته شده است که وی ابتدا فرمانروای پهاتو (پهات) در سرزمین گوتیان (در جنوب شرقی) آذربایجان غربی و شمال شرقی کردستان) بوده است. نام پَهاتو به صورت پوهوتو در شمار گروه هفتم متصرفات شیلخاک اینشوشیناک در اراضی ماد ذکر شده است. در کتاب ایران در سپیده دم تاریخ تألیف جرج گلن کمرون، ترجمۀ حسن انوشه چنین ذکر شده است که این گروه و خوانده شده های گروه هشتم با اماکن قابل قیاس و تطابق شان مورد نظر ما (در درون پرانتزها) از این قرارند: گروه هفتم، بیت کیلالا (کولمان، تخت سلیمان)، بیت نانکاری (خانه درودگران، انگورد)، تان سیلام (تکاب)، بیت کونزوبانی (گوجه قلعه)، پوهوتو (پهلوان)، ناکاپو (نبی کندی)، زالات (زرند)، کیشو (گاو شوله)، بیت راپیکو (آلپهوت) را در بر میگیرد. نام ناحیه ... کاتار است. گروه هشتم، یکباره نام بیست و شش محل را بر می شمارد که از این محلها تنها نام های کیتان/ناتان؟ (کیت پات، قهود، شاهین دژ)، نارسیلام (رود سیلام، بوکان)، هاراپ (زیوه)، بیت کمیل آداد (کاپلانتو) تماماً خواناست. اما نام نواحی دیگر را به سبب افتادگی ها نمی توان درست خواند.
در کتاب ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، تألیف داندامایف، ترجمه روحی ارباب، واژۀ پهات (پهاتو) در رابطه با اوگبارو به معنی حاکم گرفته شده است و ریچارد فرای به دو سردار متفاوت کوروش در سالنامه نابونید با عنوان اوگبارو (یعنی فرمانده نیروهای مسلح) اشاره می کند. بنابراین اوگبارو می تواند لقبی بر همان هارپاگ خبر هرودوت بوده باشد. خود نام هارپاگ را میشود در زبانهای ایرانی به معنی رکابدار (پاینده پا، مهتر) و در سانسکریت در هیئت هَرَ- پَچ به معنی با آتش پزنده (آهنگر یا آشپز) گرفت که اولی یاد آور شغل مهتری سردار مشوق کوروش یعنی اویبار (اوگبارو) و دومی یادآور مقام آشپزهای اساطیری ضحاک (آستیاگ) و نیز خورانده شدن گوشت فرزند هارپاگ همراه با خورش به او، به دستور آستیاگ می باشد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر