یکشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۴۰۲

معانی مزار فارسی (گور) و مزار عربی (زیارتگاه) در هم آمیخته اند

مزار در عربی به معنی محل زیارت است. ولی آرامگاهها در اساس در فرهنگ عرب زیارتگاه نبوده و نیستند. لذا به نظر می رسد معنی ایرانی مَغ-زِر (مَئزِر، غار زیری، گور) در آن ادغام شده است.
مزار. [م َ] (ع مص) زیارت کردن .(منتهی الارب). || (اِ) جای زیارت. (منتهی الارب) (آنندراج). جای زیارت کردن. (ناظم الاطباء). زیارتگاه. زیارت جای. (مهذب الاسماء). || قبر. گور. (آنندراج) (از غیاث اللغات). مرقد و قبرستان.(ناظم الاطباء). گورستان. آرامگاه: مرا قصد افتاد که آن مزارهای متبرک را ببینم. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 26). مردم آن دیه آن مسجد و مزار را تعهد نیکو کنند. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو ص 128).

هیچ نظری موجود نیست: