جمعه، تیر ۰۹، ۱۴۰۲
دجّال و صاعد بن صید همان دوموزی و اتانای بابلی هستند
دوموزی منشأ نام دَجّال
نام دَجّال (روغن مالی شدهٔ دروغین، مسیح دروغین) که در نزد یهود آرمیلوس (آرمیل، خدای همسر [همسر اینانا/ایشتار که دارای سنت روغن تدهین بوده]) آمده، با دوموزی جنبهٔ خدایگانی عیسی مسیح و پیش در آمد وی مطابقت دارد که در خاور میانهٔ عهد باستان دارای محبوبیت و معروفیت فراوان بوده است. با رشد یهودیت و مسیحیت و پیشرفت هرچه بیشتر آنها، تحت عنوان دَجّال، دوموزی و آیین باستانی دوموزی سرکوب شده است. نام هارماگدون (محل مربوط به گروه همسر/دوموزی) نیز با وی مرتبط به نظر می رسد. چون مطابق لغت نامهٔ اکدی و سریانی منظور از هارما (آرما) دوموزی است. معنی کوه مجدون برای آن منطقی نیست، چون همچو کوهی موجودیت ندارد:
ḫarmu
[Human → Family]
1) a consort (Dumuzi) , a husband , a (male) lover ; 2) (adjective) : OA : covered / enveloped / enclosed in an envelope (tablet) / certified ; 3) (adjective) : banned , forbidden , illicit , prohibited , untouchable ; 4) (noun) : MB : (name of a plant).
صاعد بن صید روایات اسلامی بیش از آنکه با دجّال (دوموزی) قابل قیاس باشد با اِتانای بابلی مطابقت دارد.
چون نامهای اِتانا و صاعد (نه صائد) با هم و اسلاف آنها آرویوم و صید نیز با یکدیگر مترادف هستند:
Etana: 'he who went up to heaven'
Arwium" is Akkadian name for "male gazelle"
صاعد. [ع ِ] (ع ص) نعت فاعلی از صعود. بالابرآینده. (منتهی الارب). از پستی بسوی بلندی رونده.
صید: شکار
اِتانای بابلی چنین توصیف شده است: "چوپانی که به دنبال گیاه جاودانگی با عقابش به آسمان برمی خیزد و همه کشورهای خارجی را متحد می کند".
تصویر باستانی اِتانا و اوتناپیشتیم
اسطورهٔ دوموزی
نام او که معمولاً به صورت «دومو.زی dumu. zi» نوشته میشود، به طور تحتاللفظی به معنای «پسر حقیقی» است. یاکوبسن مفهوم تکان دهندۀ «کودک در زهدان مادر را ترجیح میدهد.» در عبرانی و آرامی به صورت تموز Temmuz است.
دوموزی برای نخستین بار با این نام در متون اقتصادی از شوروپاک Šuruppak) دورۀ سومری کهن)، ظاهر میشود. اما در فهرستهای نامهای خدایان و نامهای شخصی بهصورت اما. اوشوم. گال (آن. نا(ama. Ušum. gal. (an. na) است که به مفهوم «مادر، یک اژدهای آسمانی است.» آمده است. در فهرست نامهای پادشاهان سومری، دو دوموزی وجود دارد یکی به نام چوپانی که پادشاه باب تی بی را Babtibira قبل از سیل بود و دیگری ماهیگیری است که سرانجام بر اوروک تسلط یافت. متأسفانه اشارات تاریخی دیگری به این پادشاه وجود ندارد. دوموزی بهعنوان یک شخصیت الهی در ارتباط با، باب تی بی را همچنین کولابا kullaba در درون ناحیۀ اوروک بود. این موضوع با توجه به سرودهای پرستشگاهی و دیگر متون نیایشی از اوروک ثابت میشود. در طی دورۀ نو - سومری، نام خدا غالباً در کتیبههای نذری، سرودها و دیگر متون ادبی و دینی ذکر میشد. پادشاهان سلسلۀ سوم اور، تمایلی به سنتهای دینی و ادبی اوروک نشان میدادند و به نظر میرسد که خود را با دوموزی در نقش او به عنوان شوهر اینانا Inanna یکسان می شمردند.
پس از دورۀ بابلی کهن، دوموزی به ندرت در متون بینالنهرینی، جدا از دعاها و ارشه ما ها Eršemmas ، ظاهر میشود، اما پرستش او در سراسر شرق میانه نزدیک، تا زمان هلینستی و فراتر از آن، از محبوبیت فراوانی برخوردار بود. در هنگامی که تموز باخدایان محتضر مانند آدونیس Adonis به جای یکدیگر به کار رفتند. در مورد تعبیر نو - آشوری از دوموزی بهعنوان خدایی که بیماری و رنجوری را با خود به جهان فرودین میبرد.
در متون اسطورهشناسی، دوموزی در وهلۀ اول، در ارتباط با دشت یعنی ادین (edin) و سومری یعنی الهۀ اینانا دیده میشود. در دوموزی و انکیم دو Enkim Du اینانا مجبور است که از میان چوپان و انکیم دوی کشاورز یکی را انتخاب کند. هر دو از محصولات حرفۀ خود ستایش میکنند. یعنی شیر شیرین و غلۀ فراوان، اینانا بهعنوان الهۀ سرپرست یک شهر سومری کشاورز را ترجیح میدهد، ولی سرانجام، دوموزی را میپذیرد، پس از آنکه برادرش اوتوUtu، خورشید- خدا، به خاطر او وساطت میکند.
مصنفات گوناگونی دربارۀ عشق اینانا برای دوموزی سخن میگویند. «مردم بستر پر از میوۀ مرا بر پا میدارند، آنها آن را با گیاه می پوشانند» (رنگ سنگ لاجورد) من محبوب خود یعنی آمائو شوم گالانا Amaušum galanna را به آنجا خواهم آورد، او دستش را در دست من خواهد گذاشت، او قلبش را بر قلب من خواهد نهاد. خواب (؟) او نشاط بخش است. قلب خود را بر قلب دیگری می فشارد. «لذت آنچه قدر است…». «سرور من، مرد مهربان، محبوب زهدان من؟» بافت دینی این متون هنوز نامفهوم است. اگرچه پیشنهاد شده است که آنها بخشی از تشریفات موسوم به «ازدواج مقدس» را تشکیل میدادند. بنا بر سایر متنها، سعادت اینانا و دوموزی محکوم به فنا بود. دوموزی چوپان، در زمرۀ خدایان شهری سومری به شمار نمیآمد. او بهصورت «چوپان» باقی ماند و به زندگی در دشت با گله های خود ادامه داد. در آنجا بود که در گذشت و ناپدید شد. چندین نوشتۀ سومری، دربارۀ چگونگی مرگ او از توضیح میدهند. اینانا و بلی لی Belili «در فرود آمدن اینانا» که الهه او را بهعنوان جانشین خود در جهان فرودین انتخاب میکند، زیرا اینانا نتوانست برای او سوگواری کند. اینانا او را به دیوهای گالا Galla، نشان میدهد که قربانی خود را تعقیب میکنند. علیرغم، تناسخ های گوناگونی که اینانا با کمک برادرش یعنی خورشید- خدا تحمل میکند. دیوان سرانجام او را در اصطبل مقدسش در بیابان می یابند و اسیر میکنند. خواهرش گشتی نانا میکوشد که برادر خود را با معرفی خویش بهعنوان جانشین، نجات دهد. بهدرستی معلوم نیست که آیا اینانا یا ارش کی گال، ملکۀ جهان فرودین سخن میگوید یعنی کسی که میبایستی تصمیم بگیرد: «تو نصف سال و برادرت نصف دیگر سال را باید در جهان فرودین زندگی کنید. »
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر