تبر به صورت تَوَ-رُ به اوستایی و سنسکریت به معنی بُرندهٔ نیرومند به نظر می رسد:
तवस् adj. tavas (tava) strong
रु m. ru cutting
تَوَر. [ ت َ وَ ] (اِ) تبر هیزم شکنی را گویند، چه در فارسی «با» به «واو» و برعکس تبدیل می یابد. (برهان) (آنندراج). تبری که بدان هیزم شکنند. (ناظم الاطباء). تبر. الفاس. تور لگام۞. (السامی فی الاسامی). خرت؛ سوراخ انگشتری و سوراخ تور و آن ِ بیل و جز آن. (مهذب الاسماء از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر